هوا را از من بگیر، خنده ات را نه!

هوا را از من بگیر، خنده ات را نه!

نان را از من بگیر، اگر می خواهی

هوا را از من بگیر، اما

خنده ات را نه.

گل سرخ را از من مگیر

سوسنی را که می کاری،

آبی را که به ناگاه

در شادی تو سر ریز می کند،

موجی ناگهانی از نقره را

که در تو می زاید.

از پس نبردی سخت باز می گردم

با چشمانی خسته

که دنیا را دیده است

بی هیچ دگرگونی،

اما خنده ات که رها می شود

و پرواز کنان در آسمان مرا می جوید

تمامی درهای زندگی را

به رویم می گشاید.

عشق من ، خنده ی تو

در تاریکترین لحظه ها می شکفد

و اگر دیدی، به ناگاه

خون من بر سنگفرش خیابان جاری ست،

بخند، زیرا خنده ی تو

برای دستان من

شمشیری است آخته.

خنده ی تو، در پائیز

در کنار دریا

موج کف آلوده اش را

باید بر فراز،

و در بهاران، عشق من،

خنده ات را می خواهم

چون گلی که در انتظارش بودم،

گل آبی، گل سرخ

کشورم که مرا می خواند.

بخند بر شب

بر روز، بر ماه،

بخند بر پیچاپیچ

خیابان های جزیره، بر این پسر بچه ی کمرو

که دوستت دارد،

اما آنگاه که چشم می گشایم و می بندم،

آنگاه که پاهایم می روند و باز می گردند،

نان را، هوا را،

روشنی را، بهار را،

از من بگیر

اما خنده ات را هرگز

تا چشم از دنیا نبندم.

پابلو نرودا

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


اسکناس های ما 10 پارک لاله را می پوشاند !

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


ورود مواد مخدر جدید به نام پان پراگ


نام اين ماده «پان پراگ»است و در بسته‌بندي زيبا و با عکس‌هاي هنرپيشه‌هاي هندي و پاکستانی به صورت آدامس، پاستيل

 و پودرهايي با طعم نعناع و خوشبو کننده ي دهان وارد کشور مي‌شود.

قيمت اين ماده مخدر الان در مشهد 50 تومان تا 300 تومان مي باشد.


دليلي که مصرف‌کنندگان «پان پراگ»ها را به سمت آن مي‌کشد،

احساس گرمي، سرخوشي موقت، سبکي سر، گيجي و شادي کاذب است.

این ماده بسیار بسيار سرطان زا هم هست

 

لطفاً اطلاع رساني كنيد.

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


باهم بخنديم به هم نخنديم (2)

یه معتاد ۲ تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت می کشید ازش پرسیدن چرا ۲ تا سیگار می کشی؟ میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه... بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم!

 

—–

 

خداهم که باشی، بازهم یک عده ازتو ناراضی هستند

 

اما از بچه های مردم همه راضی اند !

 

—–

 

اگه زن ها دنیا رو می‌گردوندن

 

هیچ جنگی وجود نداشت !

 

فقط چندتا کشور باهم قهر بودن و حرف نمی‌زدن !!!

 

—–

 

بعد از زلزله حیف نون لباساشو برای کمک می فرسته پاکستان

 

با یه بسته تاید براش پس می فرستن!

 

—–

 

رضا شاه به زور می خواست چادر رو از سر زن ها برداره

 

هیشکی زیر بار نمی رفت

 

حالا میخوان به زور چادر سر زن ها بکنن بازم کسی زیر بار نمیره !

 

یعنی لجباز تر از ز ها تو کهکشان پیدا نمیشه ها!

 

—–

 

سلامتی پوشک، که هیچ‌وقت تو بچگی پشتمونو خالی نکرد!

 

—–

 

همیشه از بچگی یه موضوعی برام سوال بوده

 

این چوب بستنی ها هست که دکتر ها می کنن تو حلق مریض

 

کیم هاش رو کی خورده!؟

 

—–

 

دختر:بابا می تونم برم پیش دوستم درس بخونم؟

 

بابا : نه نمیشه برو اتاقت درس بخون.

 

دختر:چرا آخه بابا؟

 

پدر:واسه اینکه سال ها پیش مامانت هم میومد پیش من درس بخونه !

 

—–

 

گاز چیست ؟

 

اوج محبت حیف نون به همسرش که گاهی موجب قطع عضو می گردد !

 

—–

 

غضنفر میره مکه با خودش آر پی جی می بره

 

میگن این دیگه برا چیه؟

 

میگه با این سنگا که شما می زنین شیطون نمی میره !

 

—–

 

کنارم گذاشتی که تلخم کنی

 

شرابی شدم نـاب

 

حالا خماریمو بکش تا جونت درآد !

 

—–

 

از یه عربه پرسیدن شما به خاطر نفت کشورتون آنقدر پول دار هستید؟

 

نتونست بگه” پــَـــ نــَـــ پــَــــ ” , مـُـرد !

 

—–

 

نقش منشی در فیلم های ایرانی:

 

- آقای رئیس من بهشون گفتم شما جلسه دارین ولی ایشون

 

-اشکالی نداره، شما بفرمایید !

 

—–

 

تعمیرات مدل ایرانی‌:

 

۱-درشو باز کردن و فوت کردن.

 

۲-زدن(مثل تو سر تلوزیون زدن).

 

۳-کامل باز کردن و دوباره بستن.

 

۴-محکم تکون دادن !

 

—–

 

هیچکس حق نداره از طرفش بپرسه “تو برا من چی‌ کار کردی؟”

 

تو ۶ میلیارد انسان تورو پیدا کرده، دیگه چیکار کنه !؟

 

—–

 

یه روز یه لامپه میره تو سرزمینِ گلابیا ادعای پیغمبری می کنه !

 

—–

 

حیف نون رو عقرب نیشش م یزنه در حال مرگ میگه: سر قبرم بنویسید پلنگ خوردش !

 

—–

 

استادی که در نمره دادن دست و دلبازی نمی‌کند، به عمه و مادرش خیانت کرده است !

 

عمة النصایح.

 

جلد اول ، صفحه ۷۰۵

 

—–

 

ما که ۸/۸/۸۸ ازدواج نکردیم، ۱۱/۱۱/۱۱ هم باز ازدواج نکردیم،

 

صبر کنیم تا ۹/۹/۹۹ شاید فرجی شد

 

(درد دل دو دختر دم بخت)

 

—–

 

این روزها

 

حتی اگر خون هم گریه کنی

 

عمق همدردی دیگران با تو یک کلمه است :

 

“آخی” !

 

—–

 

وقتی یکی بهت آدامس تعارف می کنه همیشه منظورش

 

این نیست که دوستت داره ، در حقیقت دهنت بوی

 

گربه مرده میده میخواد خودشو راحت کنه !

 

—–

 

غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام !

 

میگن اسمش چیه ؟ میگه “شورلت” میگن این که اسم ماشینه

 

یه اسم بزار که به نام  پدر و مادر بیاد .

 

میگه خب به اسم ما میآد دیگه من “بیوک” آقا هستم .

 

همسرم هم “خاور” خانوم !!

 

—–

 

دختر :من امروز عمل باز قلب دارم

 

پسر :می دانم

 

دختر :دوست دارم

 

پسر :من عاشقتم عزیزم

 

.

 

دختر به هوش میآد

 

دختر :اون کجاست

 

پدر:تو نمی دانی چه کسی قلبش را به تو هدیه کرده؟

 

دختر:اون.. .(شروع کرد به گریه)

 

پدر :شوخی کردم رفته دستشویی الان بر می گرده !

 

—–

 

دقت کردین ؟

 

آخه واسه چی جعبه پیتزا مربعی شکله

 

بازش میکنی دایره پیدا میکنی !

 

بعد مثلثی میخوری !

 

—–

 

یک دوست واقعی کسی هست که

 

وقتی زمین می خوردی، میاد و دستت رو می گیره و از زمین بلندت می کنه

 

البته بعد از اینکه خندیدنش تموم شد !

 

—–

 

به حیف نون می گن: نفت، طلای سیاه است.

 

حیف نون فرداش یه ۵ لیتری می اندازه گردنش!

 

—–

 

ورژن جدید

 

دقت کردین تن آدمی شریف است به جیب آدمیت

 

دقیقاً همین لباس زیباست نشان آدمیت !

 

—–

 

میدونی اولین عوارض جانبی بعد یک شکست عشقی چیه ؟!

 

در آوردن گوشی از حالت Silent !!

 

—–

 

یه عده هستن که اگه شده باید براشون آژانس هم بگیری

 

که سریع تر از زندگیت گم شن بیرون !!

 

—–

 

اتل متل گلابى دوست دارم حسابى، یه روز با خرج خودت می برمت کبابى !

 

—–

 

یک شانه تخم مرغ هشت هزار تومان!یک کتاب خوب دوهزار تومان!

 

پس نتیجه می گیریم که ارزش... (بي تربيت) مرغ بالاتر از مغز یک نویسنده است!!

 

(باجناق دکتر شریعتی)

 

—–

 

به سلامتی مگس که یادمون داد زیاد که دور کسی بگردی آخرش میزنه تو سرت !

 

—–

 

وقتی فیلم عروسیم رو از آخر به اول می بینم خیلی حال می ده

 

زنم حلقه اش رو در میآره می ده به من و می ره خونه باباش !

 

—–

 

کلاً افرادی که ازدواج می کنند دو دسته اند:

 

آن هایی که از جانشان سیر شدند

 

و آن هایی که قصد جان دیگری را دارند!

 

—–

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


مسطح ترین جای کره زمین

مسطح ترین جای کره زمین

 

فکر می کنید بازترین، بی مانع ترین و یکدست ترین جای زمین کجاست؟ در واقع زمینی مسطح و بایر در کشور استرالیا که امروزه پوشیده از نمک است، از هر جای دیگری در دنیا مسطح تر است، درست مانند یک آینه! این آینه نمکی، دریاچه آیری نامیده می شود و اگر در زمین 9582.95 کیلومتر مربعی آن بایستید، تنها یک خط، مرز بین زمین و آسمان را به شما نشان می دهد. در این منطقه مملو از نمک کم تر موجود زنده ای تاب می آورد. اغلب آرامشی بی نظیر همه جا را فرا می گیرد و هیچ اتفاقی در این زمین باز و وسیع نمی افتد.

 

نشنال جئوگرافیک مجموعه ای از بهترین عکس های موری فردریکز را منتشر کرده است. فردریکز طی 8 سال گذشته، 16 بار برای عکاسی به این منطقه سفر کرده است. وی عکس های بی نظیری خلق کرده که می توانید آن ها را ببینید.

 

باران غافلگیرکننده

در اولین لحظه های سپیده دم، با بارش باران، انعکاس نورها قدری تغییر کرده است. بارش باران در این منطقه ي نمکین استرالیا بسیار نادر است

 

رنگ قرمز جادویی

خلبانانی که از روی این منطقه پرواز می کردند، به عکاس گفته بودند که گاهی که منطقه خیلی خشک می شود، زمین به رنگ قرمز در می آید. به گفته عکاس، وی بعدها متوجه شد که رنگ قرمز را گونه ای ارگانیسم که تنها در محیط های بسیار نمکی زندگی می کند، به زمین می دهد. .

 

رنگ زرد استثنایی

به گفته عکاس، این عکس سپیده دم گرفته شده است. خط سیاه، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. خود عکاس می گوید که تا آن زمان، این رنگ زرد را در این منطقه تجربه نکرده بوده است.

 

در تعقیب ستاره ها

گرفتن این عکس سه ساعت طول کشیده است. می توانید منحنی هایی که دو ستاره درخشان به جا گذاشته اند را ببینید. می بینید که روی سطح آرام و بی مانع این منطقه، هیچ اتفاقی به جز بازتاب مهتاب در این سه ساعت روی نداده است

 

قاشی طبیعت

در این سرزمین خشک، رسیدن توفان با رعد و گرد و غبار، منظره ای شگفت را به وجود می آورد که می توانید لحظه ای از آن را در این عکس ببینید. عکاس چند عکس را کنار هم گذاشته و این تصویر پاناروما را به وجود آورده است.

 

مرز زمین و آسمان

این تصویر نیم ساعت بعد از غروب خورشید گرفته شده است. چنان که می بینید تنها یک خط ظریف، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. بارش باران روی انعکاس نورها موثر بوده است.

 

تنوع رنگ ها

در این عکس که درست بعد از گرگ و میش هوا گرفته شده است، تنها یک مرز سیاه در فاصله ای بسیار دور از عکاس، آسمان را از زمین جدا می کند. چنان که می بینید از نارنجی تا آبی تیره در این تصویر وجود دارد. عکاس به این بازه ي رنگی کاملاًهشیار بوده است.

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


وقتی آب آینه باشد...

 








 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


قضاوت!!!

 

ببخشید اگه این متن جوک نیست! اما از دستش ندید :

.

.

دختری 15 ساله ، نوزادی1 ساله به بغل داشت...

((مردم)) زیرلب بهش می گفتن فاحشه!

، اما هیچ کس نمی دونست

که به این دختر در 13 سالگی تجاوز شده بود!!!


==============================


پسری 23 ساله رو ((مردم)) "تنبل چاقالو" صداش میکردن

، اما هیچ کس نمیدونست

پسر بخاطر بیماریشه که اضافه وزن داره!!!!


==============================

 

((مردم)) زنی 40 ساله رو "سنگدل" خطاب میکردن ،

چون هیچ وقت روزا خونه نبود تا با بچه هاش بازی کنه و به کارهاشون برسه ،

اما هیچ کس نمیدونست زن بیوه ست ،

و برای پر کردن شکم بچه هاش باید سخت کار کنه!

 

==============================

 

مردی 57 ساله رو ((مردم)) "بی ریخت" صدا میکردن ،

اما هیچ کس نمیدونست که

مرد زیبایی صورتش را در راه حفظ وطنش فدا کرده!!!

 

==============================

 

و هرروز مردم من و تو رو به غلط قضاوت میکنن!!!

 

 

خدای خوبم هرگز کسی را به آنچه قسمتش نیست عادت مده

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


انصافه آخه؟

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


فتو شاپ28آبان1390

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


حدس بزنين اينجا كجاس؟

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


خدایا!


 

 

خدایا!

 

مدعیان رفاقت هر کدام تا نقطه ای همراهند!

 

عده ای تا مرز منفعت

 

عده ای تا مرز حال

 

عده ای تا مرز جان

 

عده ای تا مرز آبرو

 

و همگان تا مرز این جهان.

 

تنها تویی که می مانی ،


 بمــــــــــان!

 

 

 دعای عشق بخوان


نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


احوالات ما دهه ي شصتي ها

شما یادتون نمیاد، تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم


شما یادتون نمیاد، شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد. سر زد از افقمهر خاوران !

 

شما یادتون نمیاد، قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام

می کردآخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..

 

شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.

 

شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ

 

شما یادتون نمیاد، ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.

 

شما یادتون نمیاد، تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.

 

شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که

 پیشرفت کرده بود نمک ید دار می داد، تابستون ها هم دمپایی پاره می گرفت جوجه های رنگی میداد.

 

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی !

 

شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.

 

شما یادتون نمیاد، سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم :

 زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند

 همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان

 چایی و قند و شکر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که

چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.

 

شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.

 

شما یادتون نمیاد، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !

 

شما یادتون نمیاد، اون قایق ها رو که توش نفت میریختیم و با یه تیکه پنبه براش فتیله درست میکردیم و بعد روشنش میکردیم و میگذاشتیمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا میکرد و حرکت میکرد و ما هم کلی خر کیف میشدیم..!!!

 

شما یادتون نمیاد، شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت.

 

شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون .

 

شما یادتون نمیاد، یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.

 

شما یادتون نمیاد، دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟

 

شما یادتون نمیاد، ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم

راست میگی یا نه !

 

شما یادتون نمیاد، که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو !

 

شما یادتون نمیاد، پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که

 خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد !

 

شما یادتون نمیاد، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !

 

شما یادتون نمیاد، آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی !

 

شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن

 

شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !

 

شما یادتون نمیاد، یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم:

یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم !

 

شما یادتون نمیاد، با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه !

 

شما یادتون نمیاد، انگشتر فیروزه، خدا کنه بسوزه !

 

شما یادتون نمیاد، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم رو در مینوشتن: آمدیم نبودید!!

 

شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !

 

شما یادتون نمیاد، گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه

 بالهاشو زود میبنده روی گلها میشینه شعر میخونه، میخنده !

 

شما یادتون نمیاد، اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررترررررررررر ررر صدا میداد !

 

شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید یک ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.

 

شما یادتون نمیاد، آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛ جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!

 

شما یادتون نمیاد، اونجا که الان برج میلاد ساختن، جمعه ها موتورهای کراس میومدن تمرین و نمایش. عشقمون این بود که بریم اونا رو ببینیم. راستی چی شدن اینا

 

شما یادتون نمیاد، چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد ۴ تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.

 

شما یادتون نمیاد، تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم!

 

شما یادتون نمیاد، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره.

 

شما یادتون نمیاد، انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم: بر پاااا.بر جاااا. کی غایبه؟ مرجااااندروغ نگو من اینجااام

 

شما یادتون نمیاد، چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر.

 

شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!

 

شما یادتون نمیاد، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو..!

 شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم معلم بهداشت یه ساعتایی می اومد با مدادامون لای موهامونو نگاه می کرد.

 ما یادتون نمیاد، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی


شما یادتون نمیاد، مراد برقی عاشق محبوبه بود، وقتی سریال مراد برقی شروع میشد پرنده تو خیابونها پر نمی‌زد.

 

چه شیطونی هایی می کردیم یادش به خیر یاد کودکی…….و زمان خوبم و همه بچه های اون موقع. یاد اون روزا بخیر…………..

 

 

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


كاريكاتور هاي روز28 آبان1390

 حمله به ايران


بكش خوشگلم كن



شعر طنز



شعر طنز


عشق خياباني


 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


یه زن نداریم که ...

1.یه زن نداریم که هر روز پامیشه میز صبحانه آماده باشه

2.یه زن نداریم لباسامون رو اتو بزنه

3.یه زن نداریم غصه ی چک فردامون رو بخوره

4. یه زن نداریم واسه وام خونه طلاهاش رو بفروشه

5.یه زن نداریم وقتی میریم خونه ی مامانش برامون سفره بندازه بیا و ببین

6.یه زن نداریم وقتی میآد خونه ی مامانینا همش سر پا باشه

7.یه زن نداریم واسمون هفت رنگ آرایش کنه

8.یه زن نداریم تا ما نیآیم شام نمی خوره

9.یه زن نداریم وقتی مریضیم پاشویمون کنه تا صبح هم بالا سرمون دعا کنه

10یه زن نداریم تا چهلش نشده بریم یه زنه دیگه بگیریم.

11.یه زن نداریم درد زایمان بکشه بد ما بگیم دختره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

12.یه زن نداریم ندونیم چه طور بچه بزرگ شد و بی خوابی بکشه

13.یه زن نداریم غر بزنیم این چیه ناهار درست کردی؟

14یه زن نداریم هم بیرون کار کنه هم تو خونه آخرشم بگیم اقساط این ماه و تو بده

15.یه زن نداریم با ما تیتیشی حرف بزنه نکنه تومونمون دوتا بشه

16.یه زن نداریم تکه کلامش باشه خدا سایه ي تورو از سرم کم نکنه

16.یه زن نداریم خونرو بکنه دسته گل

17.یه زن نداریم ارث باباش بهمون برسه

18.یه زن نداریم تا از سر کار می آییم کتمونو از رو شونهامون برداره

19. یه زن نداریم تو تابستو شربت زعفران و هندوونه دستش باشه تو زمستون اناره دون کرده و چایی داغش

20. یه زن نداریم وقتی بچه شلوغی می کنه بهش بگیم این چیه تربیت کردی !

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


» از لغت نامه دهخدا تا غلتنامه کدخدا


 

کولر:زمانی که یک لر به مکانی رفته باشد و بین ما نباشد

وردربرمن : به گویش محلی، برای من هم بردار

تفکیک جنسیتی : تف انداختن و لگد زدن به جنس مخالف

Frozen : (فروزان) لهجه خارجی

موت زارت : سكته! يهويي تلف شدن

Nothing : ناچیز

گوزپیچ : آن که باد معده اش بوی هلو می دهد،آن که با گوزش هوا را معطر می کند

کامران : راننده ي کامیون

بیسکوییت : کسی که 20 بار تصمیم گرفته ترک کنه

Username : اسمتو زر بزن

حلال زاده : هر کسی که پدرش،قد خمیده ای داشته باشد!!

Ask me : از من عکس بگیر

مهران : شخصی که در هوای مه آلود رانندگی می کند

PPTP : فردی با تیپ انی

جانمازی : بگو آذی جان صدات میآد

پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل می نویسد

درون گرا : کچل های داخل خانه

برون گرا : کچل های خارج از خانه، کچل های خارجی

روبوسی : پارچه ای که روی بوس می کشند

پهناور : کسی که مدفوع گاو می آورد

Superman : مرد بقال

مارچوبه : عصای حضرت موسی

کنتس : به اصفهانی یعنی این سیگار کنته

زندایی : علی دایی پس از عمل تغییر جنسیت

لالایی : هشدار پلیس بزرگراه به رانندگان در کشورهای عرب زبان

در میان گذاشتن : لای چیزی کردن

شاطر : کسی که در خرابکاری استاد است

بیگلی بیگلی : پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی‌

پسمانده : پ نه پ رفته!

کامبیز دیرباز : باز هم زنبورا دیر اومدن

Diamond Ring : داییمون زنگ زد

مناجات : انواع مونا

کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

 ثانیه ها : هوا آفتابیه ها!

انبر : داروی برطرف کننده اسهال

جوش شیرین(2) : فرهاد بیچاره که برای شیرین هی جوش می زند

سندباد : گوزی که به همراه شن و ماسه بیرون می آید

خشنود : کسی که لُختش قشنگ باشد

مالاریا : کلمه ای که اهالی لار اول هر جمله می گویند

کلکته : بین گربه ها کل افتاده

املای فارسی: فارM سی

خاموش : موش نپخته

شیاف : او(آن زن) خاموش است

مزدور : نوعي موز كه در مناطق دور مي رويد

ديپلماتيك : فرد ديپلمه اي كه ماتيك زده

گٔل بسر عروس : عروسی‌ که خوب ضربهٔ سر میزند*

How Could You? : شما چگونه کود می‌دهید ؟

خانوم گُل : بازیکن دارنده بیشترین تعداد گٔلِ زده در لیگ فوتبال زنان

Software : حرف های چرند اما لطیف و دلنشین

واویلا : ویلایی که درش به روی همه باز است

Pre-wash with mouthwash : پریوش با مهوش

سنجد(2) : کسی که هم سن جدش باشد

رو به راه : مسیر عبور و مرور روباه

نمک آبرود : نام جدید دریاچه ارومیه

اصول کافی : راه و روش قهوه درست کردن

چاقو ضامن دار : در شیراز، به شخص فربه‌ای که یکی‌ از اهالی محل ضمانتش را کند گویند

ضامن آهو : قسمتی از بدن آهو که اگر آن را بکشیم آهو با سرعت بالایی می دود

شیرموز : گونه‌ای شیر که حیوانات جنگل روی پوستش سر می خورند

هارون : اصطلاحی که شیرازی ها هنگام یافتن رانِ مرغ در غذا بکار می برند

جنسیتی : شهر ارواح

سوریه : آبشش

دايميتيكون(قرص) : دايي مهدي وضعش خرابه

گوگولی : فرزند بروس و گوگوش

علامه مجلسی : علامه ی درشت و رسیده

شربت انبه : شربت عن بهتر است

Flashback : آنکه برق باسنش آدم را کور می کند

مكار : كسي كه تخصص اپل دارد

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


يه راهنمائي براي خانوما

هیچ وقت با شوهرتان دعوا نکنید.

فقط تا ده بشمارید

وقتی آرام شدید

و او خوابید

دمپایی هایش را با چسب به زمین بچسبانید

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


بغض مسی و آرژانتین ترکید


گزارش تصویری آرژانتین – کلمبیا
فوتبال جهان - در ادامه بازی های مقدماتی جام جهانی 2014 آرژانتین

میهمان کلمبیا بود.









به گزارش خبر آنلاین ،آن ها بازی را متزلزل آغاز کردند و با یک گل از

حریف عقب افتادند. اما در ادامه لیونل مسی با گل زیبایش بازی را

مساوی کرد تا سرخیو آگوئرو در فاصله شش دقیقه مانده به پایان

بازی گل پیروزی را به ثمر برساند.

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


شعري در وصف امام زمان(عج)

کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت

اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت

چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید

تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت

به کوچه های عبورت چقدر آب بپاشیم

یواشکی من و این چشم های مانده به راهت

هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم

صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت

چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت

نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر آهت

چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت

چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت

چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت

به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت

شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی

خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت

تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند

به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت

دعاترین دعاها همین دعای نگار است

امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


بخنديم

One morning a Journalist was on his way to work, when he gets stuck in traffic due to a big accident. He wants to do his job and cover the event. Only, there are too many people gathering all curious. So he decides to take action and goes through the crowd yelling: “let me come through, I’m the victim’s son! I’m the victim’s son!”. Only he felt like a jack ass, when he came closer to the scene and saw that the victim is… A donkey

 یك روز صبح روزنامه نگاری داشت به سر كار می رفت كه به خاطر تصادفی كه شده بود توی ترافیك گیر افتاده بود. او

می خواست كارش را انجام بدهد و از تصادف خبری تهیه كند .جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودند بنابراین خبرنگار برای رساندن خود به محل تصادف فكری كرد و بعد فریاد زد بذارید رد شم من پسرشم من پسرشم وقتی به صحنه نزدیك تر شد فكر می كنید چی دید یك الاغ

**********************

Long time no see :دارم لونگ میپیچم نگاه نكن

MacBook:كتابچه ی راهنمای حجاج

His friends:دوستان هیز

Categorize:نوعی غذای شمالی كه با برنج و گوشت گراز طبخ میشود

Good one:وان بزرگ و جادار

Quintuplet: این تاپاله کجاست؟

Good Luck: چه لاکِ قشنگی‌ زدی

Subsystem: صاحب دستگاه

Jesus: در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند

Configure: ژستِ باسن

Accessible: عکس سیبیل

Confuse: آنکه برق از باسنش می پرد

Morphine: باید بیشتر فین کنی

Keyboard: چه کسی برنده شد؟

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


تصاوير انتخابي 27آبان1390

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


فتو شاپ26آبان1390

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


نقاشی های منظره رمانتیک

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


صدای ریز باران

چه آهنگ لطیفی داشت

مرا با خود کجا می برد

 

صدای ریز باران که

به روی برگ ها می خورد

 

دلم می خواست آن لحظه

فقط من باشم و گوشم

 

ببندم چشم هایم را

شود دنیا فراموشم

 

اگر چیزی نفهمیدم

از آن آهنگ سحرآمیز

 

ولی چون ابرها کم کم

از آرامش شدم لبریز

و من امروز باریدم...

 

چکیدم روی برگی زرد

صدای چک چک من را

 

کسی آهسته هجی کرد

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


چرخه ي زندگي

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


داستان هاي طنز


خانمه شوهرشو می بره دکتر...
.
.

.


دکتر به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه
باید خوب غذا بخوره، هرچی که میخواد براش فراهم بشه و برای 1 سال هیچ بحث و دعوایی سر هیچ موضوعی حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشن.
تو راه برگشت مرده می پرسه: خانم دکتر چی گفت؟
زنه میگه : هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری

 


مکالمات رد و بدل شده بین دو دانشجو
پسر : میتونم جزوه تونو واسه کپی بگیرم ؟
دختر : از این مسخره بازیا خوشم نمیاد، حرفتو رک بگو !
پسر : حقیقتش من نمیومدم سر کلاس، واسه اینه که دست به دامن شما شدم
دختر : بهتر نیست منو دعوت به یه قهوه بکنید؟
پسر : واسه چی؟ خوب الان کپی میگیرم میدم ، زیاد طول نمیکشه
دختر : خوب باشه ، قبول می کنم
پسر : حالا میشه جزوه تونو بدید کپی بگیرم؟
دختر : من که قبول کردم دیگه ، نمی خواد سر این لوس بازیا بیفتی تو خرج


و بدین سان دانشجوی پسر آن درس سه واحدی رو افتاد...

 

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


جرعه ی آبم بدهید

با شمایم نشنیدید ؟ جوابم بدهید
تشنگی کشت مرا جرعه ی آبم بدهید

تشنه ام وای اگر آب به دستم نرسد
دست کم آب ندادید سرابم بدهید

سال ها هست که این شهر به خود مست ندید
عقل ارزانی تان باد شرابم بدهید

درد عشق است که جز مرگ ندارد مرهم
چوبه ی دار مهیاست طنابم بدهید

خواب تا مرگ،کسی گفت فقط یک نفس است
قسمتم مرگ نشد فرصت خوابم بدهید

گفته بودید که هر جرم عذابی دارد
عاشقی جرم بزرگی ست عذابم بدهید.

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


آموزش زهر کردن سفر به دیگران!!


مسلما راه‌های زهر کردن سفر به دیگران خیلی بیشتر از اینها هستند. . .

ما برخی از آنها را به دلیل محدودیت‌هایی قلم گرفته‌ایم؛

- هرچیزی آدابی دارد حتی زهر کردن سفر برای دیگران این چند روش پیشنهادی

را اگر به کار نبندید برای داشتن سفری خوش برای خود و همسفرانتان موثرتر است.

- پیش از راه افتادن، حواس اعضای دیگر خانواده را پرت کنید تا آنها فراموش کنند

فیوز کنتور خانه را قطع کنند و شیرهای اصلی آب و گاز را ببندند یا درهای خانه را

قفل کنند تا وسط مسافرت همسایه‌های نگران به شما زنگ بزنند و بگویند خانه‌تان را آب

گرفته یا به خاطر نشت گاز یا اتصالی سیم‌های برق آتش گرفته است یا دزدها خالی‌اش کرده‌اند.

- شب پیش از سفر، راننده را تا صبح به روش‌های گوناگون بیدار نگه دارید مثلا

با او دعوا کنید، بحثی مهم را پیش بکشید تا درباره‌اش ساعت‌ها با هم حرف بزنید،

دوستان و آشنایان را دعوت کنید و تا پاسی از شب مشغول گفت‌وگو باشید.

- دائما شاگرد راننده را صدا بزنید و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را از او طلب کنید.

اگر در اتوبوس فیلمی پخش می‌شود بلندبلند درباره‌اش نظر بدهید، پایان فیلم را زودتر

برای بقیه تعریف کنید یا شاگرد راننده را مجبور کنید فیلم را عوض کند.

- در اتوبوس یا هواپیما آنقدر صندلی تان را عقب ببرید که پشت

سری‌ها احساس زیرآوار مانده‌ها را تجربه کنند.

- هر نوع اوراق هویتی مثل شناسنامه، کارت ملی یا کارت‌های مهمی مانند کارت

بنزین و کارت اعتباری و حتی دفترچه‌های بیمه را در خانه جا بگذارید.

- وقتی از خانه به قصد سفر راه افتادید، بعد از حدود یک ساعت به یاد بیاورید چمدانی

مهم را جا گذاشته‌اید و لازم است برگردید.

- پشت سر راننده دست بزنید، بلند بلند آواز بخوانید و از دیگران بخواهید همراهی‌تان کنند.

- اگر خدای ناخواسته تصادف کردید در حالی که بقیه سعی می‌کنند آرامش‌شان را

حفظ کنند یا غش کنید یا هوار بزنید یا با راننده دعوا کنید و او را مقصر بدانید تا بیشتر

مضطربش کنید. اگر خودتان راننده هستید، همین برخورد را با دیگران داشته باشید.

- همیشه نفوس بد بزنید، مثلا وقت راه افتادن بگویید «من می‌دانم تصادف می‌کنیم»

یا «یه حسی بهم می‌گه سفرمون خراب می‌شه» یا «فکر کنم این آخرین سفرمونه» و

پس از آن، هر وقت اتفاق ناخوشایندی می‌افتد عالمانه سرتکان بدهید که «منننن می‌دوووونستم.»

- در جاده برای هیجان بیشتر با خودروهای دیگر کورس بگذارید و تا آنجا که می‌توانید بوق بزنید.

- اگر با اتوبوس سفر می‌کنید صبر کنید تا راننده در مکانی برای غذا توقف کند.

در این شرایط ناگهان ناپدید شوید و مسافران را تا ساعت‌ها داخل اتوبوس منتظر خودتان نگه دارید.

- وسایل غیرضروری را بار کنید و با خود بیاورید، اما مسوولیت حملش را به

عهده بقیه بگذارید. این لوازم می‌توانند لباس‌های مهمانی، کتاب‌هایی که سالی یک

بار هم به آنها نگاه نمی‌کنید، جاروبرقی، آبمیوه‌گیری و سشوار و اتو باشند.

- طوری از امکانات محل اقامت‌تان استفاده کنید که انگار دیگر قرار نیست به

آنجا برگردید یا دیگران در آن ساکن شوند.

- هرگز با اعضای خانواده رو راست نباشید؛ مثلا اگر نظرتان را درباره اقامت

در محلی می‌پرسند آنجا را تایید کنید و وقتی ساکن شدند، شروع به غر زدن کنید.

- لزومی ندارد لوازم شخصی‌تان را با خود به سفر ببرید.از مسواک و خمیر دندان و

دمپایی تا شانه و لباس‌های گرم همه در ساک دیگران یافت می‌شوند و می‌توانید از

آنها استفاده کنید. در مجموع منظورمان این است که لوازم دیگران را لوازم خود بدانید.

- یا کم حرف باشید و پاسخ هیچ‌کس را ندهید یا مثل رادیویی باشید که دگمه

خاموشی ندارد آنقدر صحبت کنید که گوشه‌های دهان‌تان کف کند و آسایش همراهان را

مختل کنید. این روش در اتوبوس فوق‌العاده کارساز است.

- از غذا،از هوا،از سر و وضع دیگران،از روزگار،از مردم و خلاصه از همه چیز ایراد بگیرید.

- با خانواده‌هایی که در دیگر اتاق‌های هتل، متل یا ویلاهای اطراف هستند،

به بهانه‌های مختلف درگیر شوید. نگران هستید بهانه پیدا نکنید؟! اصلا جای

نگرانی نیست. همیشه بهانه‌ای برای گلاویز شدن یا به قول جوان‌ها یقه‌گیری پیدا می‌شود.

- اگر گروهی سفر می‌کنید بچه‌های کوچک فامیل را بترسانید. مجبورشان کنید بی‌

سر وصدا و دست به سینه، گوشه‌ای بنشینند. اگر از شما سوالی کردند نشنیده بگیری

د و خلاصه به آنها بفهمانید که دوست‌شان ندارید

- عکس‌ها را خراب کنید.در عکس انداختن همیشه پاها را به سرها ترجیح بدهید.

- تابع برنامه‌ها نباشید، اگر دیگران می‌خواهند در محل اقامت بمانند شما اصرار کنید

بیرون بروند و اگر می‌خواهند بیرون بروند بگویید مایلید در خانه بمانید.

- در فعالیت‌های گروهی شریک نشوید. اگر دیگران علاقه‌مند هستند بازی گروهی

انجام بدهند یا به شکل گروهی خرید کنند، ظرف‌ها را بشویند یا غذا را حاضر کنند،

خودتان را از جمع جدا کنید.

- در تقسیم مسوولیت‌ها ثابت کنید عرضه هیچ‌کاری را ندارید تا کسی جرات نکند

وظیفه‌ای را به شما بسپرد. با این روش هم کاملا بیکار می‌شوید و هم

بار مسوولیت‌های دیگران را سنگین‌تر می‌کنید.

- جوراب‌هایتان را نشویید و مسواک زدن را ترک کنید. در بیانی کلی‌تر می‌شود

گفت رعایت بهداشت در سفر هیچ ضرورتی ندارد و هر چه کثیف‌تر باشید،

بهتر و بیشتر می‌توانید مسافرت را به‌کام بقیه زهر کنید.

- تا جایی که می‌توانید سیگار بکشید تا همراهان تان بفهمند هوای پاک معنایی ندارد!

- اگر دارویی خاص و نایاب مصرف می‌کنید آن را جا بگذارید تا وقت همسفران با دنبال دارو

گشتن در داروخانه‌های شهر مقصد بگذرد.

- رفتارتان باید دقیقا برخلاف جمع باشد. وقتی آنها شاد هستند، سگرمه‌هایتان

را به هیچ وجه از هم نگشایید. وقتی غمگین هستند از ته دل بخندید و دست بیندازیدشان.

- شما نباید همراه با دیگران بخندید بلکه باید به دیگران بخندید. خانواده‌های دیگر را

مسخره کنید. از نقاط ضعف آنها و بخصوص سر و وضع‌شان برای خندیدن بهره بگیرید

- خودخواه باشید. در سفر فقط باید به شما خوش بگذرد. مهم نیست دیگران چه شرایطی

داشته باشند. بهترین جا در خودرو و محل اقامت‌تان و بهترین جزء غذا حق شماست.

- جای چمدان‌تان کجاست؟ روی تخت دیگران.

- لجباز باشید. با همه چیز مخالفت کنید. اصلا لازم نیست به پیشنهادهای دیگران

گوش کنید حتی می‌توانید پیش از شنیدن‌شان مخالفت‌تان را اعلام کنید.

- سفر بهترین فرصت برای انتقامجویی است. در مدت مسافرت، همه دلخوری‌های گذشته

با همسفران را در ذهنتان مرور کنید و بعد خرده حساب‌ها را تصفیه کنید؛ مثلا شریک زندگی‌تان

را یاد آخرین باری که با هم حرفتان شد بیندازید و به این ترتیب بحث و جدل‌ها را از نو آغاز کنید.

- ناخن خشکی،ویژگی تضمین‌شده‌ای برای خراب کردن سفر است. فکر کنید جیب ندارید.

هرگز دست در جیب‌تان نکنید. اگر اعضای خانواده از شما پولی خواستند بگویید کارت

اعتباری‌تان را جا گذاشته‌اید یا پول‌هایتان را گم کرده‌اید.

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


دنياي بچه ها

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد

معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد زيرا با وجود اينکه پستاندار عظيم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسيار کوچکى دارد

دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مى‌پرسم

معلم گفت: اگر حضرت يونس به بهشت نرفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد

 ******************************

عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم داشت همه بچه‌ها را تشويق مي‌کرد که دور هم جمع شوند

معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شديد به اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله

يکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده

 ******************************

بچه‌ها درناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود که روى آن نوشته بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست

در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچه‌ها رويش نوشت: هر چند تا مى‌خواهيد برداريد! خدا مواظب سيب‌هاست...

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss


فتوشاپي :آره يا نه

 دعای عشق بخوان



:: موضوعات مرتبط: ، ،
نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss