شِنبِمِه (shenbeme) چیست !؟
اضحار وضعیت یک قمی ،
وقتی لب ساحل به او شن چسبیده باشد !
عجیبه ….. یه جای کار اشکال داره !
یه عده نه به پدرشـون رفتن نه به مادرشـون اونا فقط و فقط بر باد رفتن ….
هروقت ساعت سه – چهار صب خوابیدم صبش عین آدم بیدار شدم .
اما اگه دوازده یک بخوابم باید با بیل بیدارم کرد .
خدایا درخواست ری استور فکتوری داریم
گاهی چقدر سخت است، تشخیص این که:
منطق بر احساس ارجحیت دارد، یا احساس بر منطق !
به فرزندانمان در کودکى
وقت بیشترى براى عروسک بازى بدهیم
تا وقتى بزرگ شدند با آدم ها بازى نکنن….!
یه زمانی توو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم
که : تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو
من که حلالشون نمی کنم!
بعضی ها برای به جایی رسیدن
و بعضی ها بعد از به جایی رسیدن
همه چیز را زیر پا می گذارند ….!!
عشق که آپشن نداره
خودت باش کسی ام خوشش نیومد ،
نیومد اینجا مجسمه سازی نیست
یه وقتایی دیگه حسش نیست غصه بخوری
رسما” غصه تو رو میخوره
دوستم: چقد مامان بابات خوب و مهربونن :)
من: واسه اینکه تو اینجایی !
از میان تمام بازی های کودکانه
تنها” یادم تو را فراموش “را خوب بلد بودی
ندانستن عیب نیست ،
فضولی کردن عیب است !
میگه: چرا زن نمی گیری؟
میگم: مرسی من همین طوری راحتم
میگه :آخه ما ناراحتیم تو راحتی:))
تویى که میگى : دیگه مثل من پیدا نمی کنى !
واقعا فکر می کنى بعد از تو ، دنبال یکى مثل تو می گردم !؟
مامان بابام دعواشون شده بود ۳ روز بود قهر بودن…
بابام قبل از اینکه بیاد خونه زنگ زد بهم گفت بیا پارک سر خیابون کارت دارم!!!!
من :|
رفتم گفتم جانم؟
برگشته میگه ببین عزیزم ۳ شب هست که شام درست حسابی نخوردیم داریم هر شب نون و ماست میخوریم ، ۳ شبه رو کاناپه دارم میخوابم کمرم تا نمیشه پدرم درومده!!!
من :-؟
گفتم خوب چیکار کنم؟ دعوا نکنین خوب …
برگشته میگه ببین عزیزم باید یه فداکاری این وسط اتفاق بیوفته!!!
من :O
گفتم بابا حرفات بـــــــــــــــو داره یعنی چی؟!!!
برگشته میگه مامانت از قهرمان بازی خیلی خوشش میاد، تو باید الان که رفتیم خونه با مامانت الکی جر و بحث کنی بعد من بلند شم بزنم تو گوشت بگم ببند دهننتو نباید به مامانت از گل نازک تر بگی …
من :|
میگن یه روز نگهبان بهشت میره پیش خدا گلایه میکنه که:
آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟
ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون!
آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تمیز می کنم ، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است!
یک سری شون حوری های بهشت را با تهدید آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شیتیلی میگیرن.
بقیه حوری ها هم مرتب میگن مارو از لیست جیره ایرانی ها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شدیم و از ریخت افتادیم.
اتحادیه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نمیخوان به دیدن زنان ایرانی برن چون اونقدر آرایش کردن و اسپری مو سرشون زدن که
هاله تقدسشون اتصالی کرده و فیوزش سوخته
در ضمن خانم های ایرونی از غلما نها مهریه میخوان.
هفته ي پیش هم چند میلیون نفر تو چلوکبابی ایرانی ها مسموم شدن ودوباره مردن.
چند پزشک ایرونی به حوری ها بند کردن که الا و بلا بیایید دماغتونوعمل کنیم.
خدا میگه:
ای فرشته ي من! ایرانیان هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت!
مردی برو یک زنگی به نگهبان جهنم بزن تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!!
نگهبان بهشت میره زنگ میزنه به نگهبان جهنم ... دو سه بار میره روی پیام گیر تا بالاخره نگهبان جهنم نفس نفس زنان جواب میده:
جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید؟
نگهبان بهشت میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟
نگهبان جهنم آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونی ها
اشک منو در آوردن به خدا! میخوام خودمو بازنشست کنم خدایی!!!
شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو می کنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن!
تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...
حالا هم که... ای داد!!! مرتیکه ییییییی......!!!!!!چیکار به اون داری!!!!!؟؟؟؟؟
نگا تو رو قرآن داره سربسر زنای طبقه هفت میذاره
سرشو کرده تو حموم ذوبشون!!
اونورم اعتراضه چند تاشون که روی زمین مهندس بودن میگن پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم!!
دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه!!
هوووووووووووووو!!! آقا نکککککن!!!! بهت میگم نکن بی نا......!!! !!
لعنتی بیام چوب به......!!!!!
اوخ اوخ! من برم .... اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن!!
:: موضوعات مرتبط:
،
،